نکته بسیار مهم اینجاست که مدار پاداش و لذت مغز ما تحت این شرایط (که بسیار میتواند خطرناک باشد)، همیشه در پی کامجویی است که متاسفانه این موضوع در کودکان به بلوغ زودرس منجر خواهد شد و آنان در این فضا به سمت بزه دیدگی یا بزهکار شدن پیش میروند.
در واقع تحقیق فوق، اشاره به پرورش بخش هایی از مغز دارد که رفتارهای انسان را هدایت می کنند.
بنابراین درحالی که تقویت بخش حافظه ی هیپوکامبوس، موجب تقویت حافظه در افراد و همچنین تقویت عواطف و احساسات و سیستم عصبی خودکار در انسان می شود، تقویت مرکز پاداش دهی, سریع در مغز ، موجب تقویت تصمیم گیری های سریع و بدون تأمل می شود (که لازمه بازی های کامپیوتری به خصوص بازی های سرعتی است).
این امر موجب سطحی شدن تصمیمات و تفکرات شده و تمایلات دستیابی سریع به نتیجه دلخواه (لذت گرایی و کام جویی) را تقویت می کند.
مطابق نتایج این تحقیق، استفاده مداوم از بازی های کامپیوتری یا موبایلی صرفا سرعتی فردی عجول، با تصمیمات سریع و سطحی، و کامجو و لذت طلب ایجاد می کند.
به نظر می رسد با ایجاد ترکیب مناسب از بازی های سرعتی، بازی های تقویت حافظه، بازی های فکری، بازی های مهارت افزا و متناسب با سن افراد ، و همچنین اختصاص زمان متناسب،محدود و از پیش تعیین شده برای استفاده از بازی ها، می توان از آسیب های استفاده افراطی و مداوم از بازی ها جلوگیری کرد.
استفاده از بازی های طراحی شده بومی و داخلی و با توجه به بستر فرهنگی و نیازهای کودکان، نوجوانان و جوانان نیز می تواند علاوه بر ایجاد امنیت ذهنی و دغدغه های فرهنگی خانواده ها، به پیشرفت صنعت گیم های کامپیوتری و موبایلی در داخل کشور نیز کمک کند و به مرور منجر به رفع نواقص احتمالی و پیشرفت این صنعت و بومی شدن آن در کشور شود.
به یاد داشته باشیم بخشی از کارکردهای بازی های موبایلی و کامپیوتری، عادی سازی یکی از انواع سبک زندگی است که اغلب این سبک زندگی ارائه شده در بازی های غیربومی ، عامدانه و هدفگذاری شده و یا بدون تعمد اما منطبق با سبک زندگی و الگوهای فکری سازندگان بازی هاست و بسته به نوع بازی و محیط طراحی شده آن، به ترویج و عادی سازی یک یا چند مورد از انواع خشونت، غارتگری، بی بندوباری جنسی و فرهنگی، تثبیت تفکرات لذت گرایی، و تعیین سبک زندگی غربی (یا فاصله گرفته از فرهنگ بومی و ایرانی)، به عنوان سبک زندگی معیار یا برتر، می پردازد.
ارسال دیدگاه شما
نظرات: