ایده پردازی وظیفهی نخبگان است. نخبگان وظیفهدارند که بهطور مکرر به آسیبشناسی جامعه بپردازند و نتایج این بررسی را در قالب طرح ارائه کنند و در اختیار نخبگان اجرایی جامعه قراردهند. اینکه هر پدیده تنها یک علت میتواند داشته باشد و تنها با یک رویکرد میتوان به آن نگریست کاملاً با عقلانیت و توسعه در تضاد است.زیراشایدصحیح باشد که بگوییم تئوریها تغییرناپذیرند، اما ماموظفیم برای حصول به یک نتیجه برتر، با یک نگاه جامع ودقیق همه اندیشه ها وایده پردازی های مربوط به یک پدیده را باحوصله بررسی وارزیابی کنیم.
در جامعه پیشرفته امروزی، به دلیل ارتقای سطح آموزشی و دانش عمومی و گسترش رسانهها، مردم حرفهای توخالی که فاقدبنیان علمی باشد را، هرگزنخواهند پذیرفت، واگر در معدود مواردی ، بطورمقطعی وموقت به این حرفها ی خوش آب ورنگ اقبالی نشان دهند، خیلی زود متوجه پوچ بودن این سخنان میشوند. وبی درنگ مسولین مصلحت اندیش وسطحی نگر راحذف وبایکوت خواهند کرد.چون کمترین عوارض منفی طرح های بیحسابوکتاب و غیر تئوریک، این است که فرآیند توسعه رادر منطقه به تعویق میاندازد بنابراین طبیعی به نظر میرسد که بایستی از چنین رویکردهایی غیراصولی پرهیز شود.
قطعادر پارلمان شهری و مدیریت شهری ایده هایی ارزشمندند که مبتنی بر اندیشه ای پویا، وبرآمده ازمشاوره با متخصصین و نخبگان کارآزموده باشد.
بی تردید درعصرکنونی هرگز نمی توان، پشت پرده وبدورازمشاوره با فرهیختگان منطقه، صرفاً با تکیهبرمصلحت اندیشی و...،حتی دربارهی بخشی از فرآیند توسعه نظر بدهیم ، چه برسد به اینکه بخواهیم تصمیم بگیریم و از آن بدتراینکه آن تصمیم ناپخته را عملیاتی کنیم!!!
اتفاقاتی که سالهای گذشته در منطقه افتاده نمونه خوبی از فقدان اندیشه تخصص محوردر رویکرد بعضی از اعضای شورا به امورات محوله بوده است.
اگر کسانی در مسند نمایندگی مردم در پارلمان شهری و... قراربگیرندو فهم درستی از ضرورت داشتن اندیشه و تئوری برای طرحها نداشته باشند،به این می ماند که اگرروزی یک عضو متخصص شورای شهربرنامهای در قالب پاورپوینت درجهت پیشرفت منطقه ارائه دهد،فلان فرد وسط حرف درآید ومثلابگوید اینها (ایده ها) بازی است!!!
بدون شک عقلانیت حاکم بر فرآیند توسعه ایجاب میکند که هر طرحی پشتوانه منطقی داشته باشد نه اینکه بر اساس الگوی دیمی ویاتامین منافع فلان عضو شورا درفلان منطقه ویا مواردی از این قبیل ارائه شود.
نظریهپردازان توسعه معتقدند کسانی که دورهم مینشینند و دربارهی چیزی تصمیم میگیرند حداقل باید در زمینههایی اشتراک نظر داشته باشند . پس بهتر است مهمترین زمینههای این اشتراک نظر، گفتمان عقلانی و توسعه محور، وداشتن طرح و اندیشه کارآمد مبتنی براتاق فکرتخصص محورباشد؛درچنین شرایطی حتی اگراعضای شورا خودمتخصص نباشندخواهندتوانست با مشورت گرفتن از متخصصین دلسوز وتوانمند، چالش های منطقه را مدیریت کنند.
کلام آخر اینکه ،شهر به کسانی نیاز دارد که حرف بزنند اما بر اساس ایده کارآمد توسعه محور، نه اینکه وقت شهر را با حرفهای فاقد پشتوانه منطقی تلف کنند. بی گمان اتلاف وقت شهر خطای بزرگی است که شهروندان بهراحتی از کنارش نخواهندگذشت.
ارسال دیدگاه شما
نظرات: