در دنیای امروزی ما، بچه ها سرگرم تبلت و بازیهای رایانه ای هستند وقتی برای شادی کردن وخلاقیت ندارند.
خلاقیت هرچند غریزی است ولی اگر به آن بها داده نشودفایده ای ندارد. پدرومادرهای امروزی کم حوصله وعصبی هستند و بچه ها با شور ونشاط و فعال. کودکان از صبح تا شام دوست دارند صدها کار انجام دهند که متاسفانه با مخالفت پدر و مادر و اطرافیان روبرو می شوند، حال چه درست و چه غلط، آنها تلخی نا کامی را در یک روز بارها و بارها تجربه می کنند.
شاید تنها جایی که کودکان آزادند هرکاری که می خواهند انجام دهند، هرگونه که می خواهند فکر کنند وتصمیم بگیرند، و کمتر دچار ناکامی می شوند و شیرینی لحظه را تجربه کنند، هنگامی است که نقاشی می کشند ولی این میان باز سرو کله بزرگتر ها پیدا می شود ودخالت کرده و لحظه را تلخ می کنند.
نمیدانم در فرهنگ ما چه وجود دارد که ماحتما باید از کودک ایراد بگیریم ؟ شاید نمی خواهیم فراموش کنیم که ما والدینشان هستیم؟
چرا نمی توانیم کودک را به خاطر ساده ترین چیزها تشویق کنیم؟ چرا همیشه انتظارات بزرگ از کودکمان داریم؟
حتما باید خودی نشان دهیم مثلا بهتر نبود اینجارا این شکلیمی کشیدی؟ آخر چه فرقی برای کودک دارد؟
کمی تیره تر و روشن تر چه تفاوتی دارد؟ مهم لذتی است که از لحظه برده است و ما ازاین هم نمی گذریم.
پا را فراتر می گذاریم و مقایسه را شروع می کنیم. ببین دختر خاله ات چقدر درخت هایش را قشنگ کشیده، چقدر خوب رنگ می کند، اصلا از خط بیرون نمی زند که... چه به او داده ایم حرفهای بی ربطی که او اصلا نفهمیده و چه از او گرفته ایم اعتماد بنفسش و... هیچ وقت از خود نمی پرسیم چرا این همه بچه باهوش وقتی بزرگ می شوند، هرکدام به نحوی اعتماد به نفسشان را از دست داده اند و با وجود داشتن مدارک تحصیلی مختلف و معدل های بالا، خلاق و کار آفرین نیستند؟
ارسال دیدگاه شما
نظرات: