در نگاه اول منطقی می نماید و همگان را بر این نکته ملتفت میکند که نویسندگان قصد کنکاشی علمی دارند و یا به نحوی بر آن هستند تا کُنهِ مطلبی کهن را با لنزی دقیق و علمی بشکافند. مواردی چون در خطر بودن زبان، دخیل نکردن دیدگاههای شخصی و … خواننده را به این فکر فرو میبرد که در واقع آقایان تدین، نوبهار و ملتفت از دریچهای علمی به قضیه زبان و نام زبان مینگرند. اما اندکی فکر و خوانش در متن این نکته را آشکار میکند که مقاله مورد نظر چیزی جز «تفکری ساده انگارانه و بحثی سطحی» نیست؛
تفکری که ریشه در عدم مطالعه دارد و حتی ذرهای از انصاف آکادمیک و یا عمومی در آن دیده نمیشود. به قدری این مطالب سخیف است که برای اثبات واژه زبان «اچمی» تنها به استدلالهایی همچون «عدم ارتباط با نام یک شهر، وحدتبخش بودن، اشتراکها و …» اکتفا شده است و اصلا بویی از دیدگاه های علمی زبانشناسی به چشم نمیخورد. با این استدلال مردم استرالیا نیز باید بگویند ما استرالیایی صحبت می کنیم نه انگلیسی چون نام انگلیسی برگرفته از کشوری دیگر است! آیا مردم اتریش و بلژیک نیز اتریشی و بلژیکی صحبت می کنند یا آلمانی و فرانسوی؟
این که «زبان لاری» اسم شهر لار است به دلیل اهمیت این کهن شهر در زمانهای دور بوده است که به گفته خود شما نیز تجارتهای مهمی با کشورهای دیگر داشتهاند؛ حال این که در کشورهایی همانند کویت و امارات متحده عربی از انسانهای موفق یاد میشود و مردم آن اهالی نام «اَچُمی» را برای این کهن زبان برگزیدهاند، جای شک نیست اما این که واقعیتهای علمی به چه چیزی اشاره دارند و زبانشناسان ایرانی و غربی در کارهای خود از چه واژهای استفاده کرده اند (دقیقا نام زبان «لاری») از اهمیت خاصی برخوردار است.
اولین محققی که در کار خود از واژه زبان لاری استفاده کرده است، «اُسکار مان» آلمانی است که در سال ۱۹۰۱ (بیش از صد و بیست سال پیش) از واژه «زبان لاری» استفاده کرده است بیانگر ماجرایی علمی است؛ نه به قول نویسندگان مقاله مزبور «نگاه زیباشناختی» که این خود نشانهای از سلیقه شخصی است. خود نویسندگان در ابتدای مطلب ابراز داشتهاند که نظری علمی را بیان نمی کنند و در واقع همین است که آنها مطالعه ای در این مورد نداشته اند و به همین خاطر است که تقریبا نیمی از مطالب به تجربه های شخصی اختصاص دارد و از خانواده و ارتباط با بنگالی ها و مصری ها می گوید و دلیل قانع کننده برای چرایی گزینش نام زبان اچمی در میان نیست. مضحک این است که نویسندگان با پیامی واتساپی و آن هم در میان صرفاً ۳۳ نفر (به گمانم مجهول الحال) به این نتیجه رسیدهاند که نام زبان «اچمی» بهتر است و در توجیه آن میگویند که در ابتدای پیام نیز «لاری» را نگاشتهایم تا سوگیری نشود! پژوهشهای علمی بین ۳۳ نفر با دیدگاههای شخصی را چه طور می توان به کل جامعه ۲۵۰ هزار نفری (کم و بیش کل جامعه لاری زبان) از یک گونه زبانی تعمیم داد؟
خنده دارتر آن است که این مصاحبه شوندگان بر این باورند که «قریب به یقین اگر بتوانیم پرسشنامه ای تهیه کنیم و در مناطق مختلف نظر سنجی انجام دهیم همین نتیجه را می گیریم»!! واقعا تمامی بنیادهای پژوهش های علمی با این حرف به خود می لرزد. برای جلب توجه این دوستانِ به احتمال خودشیفته نگارش در مورد زبان (به زعم خودشان اچمی)، لازم است اشاره کنیم که ما توانسته ایم تمامی نامهای جعلی زبان «اچمی» را از اطلس جامع زبان های در خطر، تارگاه (= وب سایت) اِثنولوگ (Ethnologue) حذف کرده و با همکاری ویراستار اِثنولوگ در حدود یک ماه قبل (۲۰ ژوئن ۲۰۱۹) نقشه مناطق را نیز به روز کرده ایم. در این تارگاه دیگر نامی از اسم جعلی «اچمی» به چشم نمی خورد و کاملا علمی تمامی استدلال های خود را ارایه کرده ایم و در ویرایش کتاب بعدی نیز تمامی واژه های «اچمی»، «لارستانی» و …. به «زبان لاری» تغییر خواهد کرد. ممکن است مقالاتی نظیر این (به قلم آقایان تدین، نوبهار و ملتفت) به صورت گذرایی اذهان را مشوش کند و نویسندگان به زعم خود موجی از شبهه را در مناطق لاری زبان به راه انداخته باشند، اما آنچه دیدگاه های زبانشناختی را تعیین می کند، بی شک اطلس جامع زبان های در خطر، تارگاه های علمی زبانشناختی و تمامی پیشینههای پژوهشی است که از نام «زبان لاری» در کار خود استفاده کردهاند و در کنفرانس ها و مجله های پژوهشی ارایه شده است.
در این مطالب هم از پایان نامه دکتری بنده که در مورد «گویش اَهِلی» از زبان لاری است و قصد بر نگارش اولین «دستور جامع زبان لاری» دارد و در سال آینده منتشر خواهد شد و هم از پایان نامه دکتری خانم دکتر دیانت استفاده خواهیم کرد و جنبه های زبانشناختی زبان لاری را به صورت علمی مورد کنکاش قرار خواهیم داد.
شایان ذکر است که آقایان می گویند که اگر نام زبان را «لاری» انتخاب کنیم، باعث از بین رفتن وحدت منطقه میشود چون نام زبان و شهر یکی است! بسیار جای تاسف دارد که افرادی می خواهند به خاطر این که نام یک زبان با نام یک شهر مصادف است، دست به تحریف تمامی اوراق تاریخ و علم زبانشناسی بزنند. آن گاه کتاب انگلبرت کمپفر (Engelbert Kaempfer) که در قرن هفدهم میلادی (تقریبا ۴۰۰ سال پیش) نگارش شده و نویسنده به لارستان کهن سفر کرده است و نام زبان لاری را ثبت کرده است را باید نادیده بگیریم؟
تقریبا صد صفحه از این کتاب (که به تازگی ترجمه انگلیسی آن منتشر شده است و از طریق کتاب خانه دانشگاه آن را تهیه کرده ایم) به واژه ها، رسوم و اندیشه های لاری و زبان لاری اختصاص دارد. بنابراین بهتر است به خاطر خصومت های شخصی با یک شهر و دوست نداشتن برخی از نوشته های علمی و مخالفتهای بی مورد گوش و چشم خود را باز کنیم و با چکمه بیسوادی، احساسات مردم و عده زیادی از گویشوران یک زبان را لگد مال نکنیم. به بقیه مطالب نوشته شده در تارگاه های «بستک نیوز» و «گریشنا» نیز به زودی پاسخ خواهیم داد و منتظر نوشته های مدون ما در مورد لاری و گویش های آن در تارگاه ها و مجله های مختلف باشید. در مورد مطلب حاضر نیز تمامی نقدهای علمی (نه کوچه بازاری و بی اساس) را خواهیم پذیرفت و بر روی مطالب بحث خواهیم کرد. پذیرای نظرات گرم شما خواهیم بود...
ارسال دیدگاه شما
نظرات: